نفیلیم ها که بودند ؟ نفیلیم ها یا غول پیکران ، انسانهای غول پیکر موجوداتی بودند به شکل انسان با جثه بسیار بزرگ که از قدیم الایام و شاید از زمان حضرت آدم و ابتدای پیدایش در میان انسانها زندگی میکردند . با توجه به مستندات و عکس های بدست آمده احتمال اینکه هنوز این موجودات در روی زمین باشند بسیار است .
در کتاب آفرینش و روایات آفرینش عالم هستی بهوسیلهٔ خداوند در کتب عبری از این موجودات نام برده شده است . همچنین در اساطیر و داستانهای کهن از آنها سخن به میان آمده است .
بعضی نیز پیدایش انسانهای غول پیکر را مربوط به زمان حضرت نوح میدانند . که در این مورد بحث بسیار است که در ادامه سعی خواهیم کرد به آنها بپردازیم .
در این مقاله از وبسایت ماورایی منطقه 51 قصد داریم به مطالعات و عقاید و روایات موجود پیرامون نفیلیم ها وغول پیکران بپردازیم . همچنین از شما علاقه مندان ماورا دعوت میکنیم مقالات پر بازدید قبلی ما با عناوین آنوناکی ها و عقاید پیرامون آنها و خدایان چین باستان را نیز مطالعه فرمایید .
نفیلیم ها که بودند ؟ و دیدگاههای مرتبط با آنها
در جواب سوال نفیلیم ها که بودند ؟ گفتیم انسانهای غول پیکر بودند ،با ظاهری کاملا شبیه انسان ولی خیلی بزرگتر از انسان . از این رو آنها را وغول پیکران نامیدند .
دیدگاه اول در مورد نفیلیم ها که بودند ؟ این است که نفیلیم ها فرزندان «پسران خدا» و «دختران انسان» هستند. ایده این است که «پسران خدا» به فرشتگان یا فرشتگان سقوط کرده اشاره دارد (این اصطلاح برای فرشتگان در جاهای دیگر کتاب مقدس، مانند آغاز ایوب استفاده میشود) و «دختران مردان» به زنان انسانی اشاره دارد (خود توضیحی) . بنابراین، نفیلیم ها فرزندان مافوق بشری از فرشتگان و انسان ها هستند. این اندازه آنها و احترامی که مردم نسبت به آنها دارند را توضیح می دهد. طرفداران این دیدگاه همچنین به یهودا 6-7 اشاره خواهند کرد (خداوند فرشتگان/شیاطین سقوط کرده را در جهنم محبوس نگه داشته است، زیرا آنها مرتکب بداخلاقی جنسی شدند و از مرزهای خود به عنوان غیرانسان فراتر رفتند). برخی از مردم همچنین این را با اول پطرس 3:19 مرتبط میکنند، جایی که ممکن است نشان دهد که عیسی درباره فرشتگانی که بین مرگ و رستاخیز او مرتکب این جنایت شدند، داوری کرد. بنابراین، “پسران خدا” فرشتگان سقوط کرده ای هستند که با زنان انسان رابطه جنسی داشتند و نفیلیم ها را ایجاد کردند و به دلیل عبور از مرزهایی که خدا به آنها داده بود تا قبل از اینکه عیسی برای نابودی بازگردد (مثل اکنون) در زمین پرسه بزنند به زنجیر کشیده شدند.

دیدگاههای دیگر
تفسیر احتمالی دوم در مورد اینکه نفیلیم ها که بودند ؟ این است که «پسران خدا» مردان خداپرست را توصیف می کند، شاید از نسل شیث، یکی از فرزندان دیگر آدم و حوا، که با زنان گناهکار/غیرخداپرست («دختران مردان» به معنای آنها تولید مثل کردند. مال خدا نبود). دفاع از این موضوع این است که این داستان درست پس از سرگردانی قابیل به بیابان دنبال می شود، و بنابراین فرزندان شرور قابیل شروع به آمیختگی با افرادی می کنند که هنوز خدا را می پرستند. این به توضیح آیه 3 (“خدا از نبرد با فانیان خسته شد”) و سپس آیه 5 کمک می کند که در مورد پر شدن زمین از افراد شرور صحبت می کند که باعث می شود خدا بخواهد زمین را سیل کند. بنابراین ممکن است که نفیلیمها همان افراد «پسران خدا» باشند، که منطقی است زیرا آنها بهعنوان «قهرمانان قدیم» توصیف میشوند، به این معنی که آنها به نوعی خوب بودند – حداقل در یک زمان.
در نهایت، برخی استدلال میکنند که نفیلیمها در اینجا صرفاً اضافهای عجیب هستند، اما اهمیت زیادی برای داستان ندارند. بنابراین آنها یا برای داستان «پسرهای خدا» و «دختران انسان» بیاهمیت هستند، یا ما اطلاعات کافی درباره نفیلیمها نداریم تا بدانیم آنها چگونه با داستان مرتبط هستند.
کدام دیدگاه درست تر است ؟
ما باید مراقب باشیم که هر زمان تصمیم میگیریم که بخشی از کتاب مقدس «بیاهمیت» است، بنابراین دیدگاه سوم باید حداقل تا زمانی که دیگران را در نظر بگیریم کنار گذاشته شود. دیدگاه اول و دوم هر دو شایستگی دارند، اما شاید دیدگاه اول به بهترین وجه با شریعت کتاب مقدس مطابقت دارد. شواهد بیشتری از کتاب مقدس برای تأیید این دیدگاه وجود دارد، زیرا در پرتو یهودا و اول پطرس بهویژه در شیوههایی که فرشتگان سقوط کرده را توصیف میکنند، تا حدودی معنا پیدا میکند. این که آیا نفیلیمها واقعاً فرزندان مافوق بشر هستند کمی بحثبرانگیزتر است، اما این دیدگاه حداقل تا حدی سیل را معنا میکند، زیرا گناه آنقدر شایع شده بود که زایش فرشته/انسان آغاز شده بود. اگرچه شبیه یک فیلم علمی تخیلی به نظر می رسد، اما شاید یکی از آن اتفاقات عجیب در کتاب مقدس باشد که ما مطمئن نیستیم با چه کاری غیر از آنچه می توانیم از این چند آیه جمع آوری کنیم.
نفیلیم ها در کتابهای مقدس عبری
در اینجا به مطالبی که در مورد انسانهای غول پیکر در کتابهای مقدس آمده را ذکر میکنیم .
وقتی انسان در روی زمین شروع به تکثیر کرد و دخترانی از آنها به دنیا آمد، پسران خدا دیدند که دختران انسان جذاب هستند. و هر کدام را که می خواستند به همسری خود گرفتند. سپس خداوند گفت: «روح من تا ابد در انسان باقی نخواهد ماند، زیرا او جسم است، روزهای او 120 سال خواهد بود.» نفیلیم ها در آن روزها روی زمین بودند و همچنین پس از آن، هنگامی که پسران خدا نزد دختران انسان آمدند و برای آنها فرزندانی به دنیا آوردند. اینها مردان قدرتمندی بودند که از قدیم بودند، مردان مشهور. (پیدایش 6:1-4)
اگرچه قرنها سنت خاخامی و کلیسا خلاف این را میگوید، مخاطبانی که متن مورد نظرشان بود، میدانستند که «فرزندان خدا» اعضای مجلس الهی هستند که در ادبیات خاور نزدیک باستان از جمله کتاب مقدس ذکر شده است. ایوب 6:1؛ مزمور 29:1. در متون کتاب مقدس، «فرزندان خدا» معمولاً به عنوان موجودات بهشتی کمتر در خدمت حضرت عالی توصیف می شوند. در متون فرهنگهایی که اسرائیل را احاطه کرده بودند، مانند ادبیات کنعانی که در اوگاریت یافت میشود، «پسران خدا» به طور مشابه به عنوان موجودات الهی در خدمت به پادشاه خدایان، ال، و ملکهاش، اشره، ظاهر میشوند. آنها شامل بعل، آنات، آستارت، یام و موت هستند. مخاطب پیدایش قطعاً این به اصطلاح «افتادگان» را فرزندان موجودات آسمانی و زنان انسان می دانست. (به طور تصادفی ریشه کلمه Nephilim در جاهای دیگر برای سقط جنین و سایر تولدهای عجیب استفاده می شود. خروج 21:22)

دلیل نام برده شدن نفیلیم ها در کتابهای مقدس عبری
دلیلی که نویسنده برای نام بردن از غول پیکران انتخاب کرد را می توان در توصیف آنها یافت، که در ترجمه به معنای “قهرمانان باستانی که نامی برای خود ساخته اند” است. هر جامعه ای اسطوره ها و افسانه هایی در مورد خدایان دارای فرزندانی از انسان هایی دارد که قهرمانان حماسی و پادشاهان افسانه ای می شوند. بسیاری از ما در غرب با کارهای هرکول، آشیل و پرسئوس آشنا هستیم و نسخههای کلاسیک داستانهای آنها بیش از دو هزار سال است که گفته و بازگو شده است. با این حال، بسیاری از داستانهای معروف کلاسیک صرفاً از داستانهای خاور نزدیک پیشین بازنگری شدهاند. مجموعه وسیعی از ادبیات قهرمانانه از بابل تا مصر در دسترس بود، از جمله داستان هایی مانند حماسه گیلگمش، و اسرائیلیان باستان احتمالاً این داستان ها را می دانستند.
خوانندگان کتاب مقدس به سرعت به مشکلات آشکار اسرائیلیها در لذت بردن از داستانهای حماسی هیولاهای نیمه خدایان اشاره میکنند – آنها فرهنگ بت پرستی پر از انبوهی از خدایان و الهههای بسیار دور از خدای مقدس واقعی اسرائیل را ستایش میکنند. رهبران مذهبی اسرائیل باستان احتمالاً می ترسیدند که داستان های گیلگمش و سایر نیمه خدایان مردم را به سوی بت پرستی سوق دهد. با این حال آنها راه حل دیپلماتیک تری را برای عشق اسرائیلی ها به داستان های قهرمانان حماسی انتخاب کردند. آنها برای انسانهای غول پیکر توضیحی ارتدکسی ارائه کردند و آنها را در متن روایت خودشان در هم تنیدند.
سیل نوح و نفیلیم ها
نویسنده به جای اینکه وجود قهرمانان مشهور را به طور کامل انکار کند، آنها را «افتادگان» میخواند و همه آنها را به خاطر فساد مطلقی که بر جهان فرود آمد و سیل را ضروری کرد، سرزنش میکند. در مورد اینکه چگونه آنها جهان را فاسد کردند، ما فقط می توانیم حدس بزنیم، اما مفهوم “نام برای خود ساختن” به وضوح با جهان بینی موجود در صفحات کتاب مقدس، به ویژه کتاب پیدایش، در تضاد است و انسان را به یاد می آورد. غرور و شرارت که از باغ عدن آغاز شد. درست پس از سیل، در بابل (بابل)، مکانی با داستانهای حماسی و پادشاهان افسانهای، انسانها تصمیم گرفتند با هم متحد شوند و برجی به آسمان بسازند تا نامی برای خود دست و پا کنند (پیدایش 11:1-9). .
میراث نفیلیم ها با سیل خاتمه نیافت، زیرا متون کتاب مقدس در ادامه آنها را به عنوان اجداد برخی از ترسناک ترین دشمنان بنی اسرائیل نسبت می دهند (اعداد 13:33).
گروه ترسناک دیگری که در زمان اسکان اسرائیلیان در این سرزمین افسانه ای بود، رفائیم ها بودند که به عنوان غول های قدرتمند شناخته می شدند (تثنیه 2:11، 20، 3:11؛ یوشع 12:4، 13:12). ناشناخته است که آیا بنیاسرائیل در ابتدا رفائمها را با نفیلیمها یکسان میدانستند یا نه، اما واضح است که در دوره بین عهد (قرن چهارم تا اول پیش از میلاد) غول پیکران فرزندان غول پیکر فرشتگان و انسانها بودند، افسانه انسانهای غول پیکر تنها در دوران مدرن به رشد خود ادامه می دهد.
No comment